کتب فتوایی » توضیح المسائل جامع جلد (2)
جستجو در:
شرط اوّل: ذابح مسلمان باشد ←
→ 3. ساخت یا تولید در سرزمین اسلامی
احکام ذبح حیوانات / کیفیّت ذبح
مسأله 1251. شیوۀ شرعی سربریدن حیوان[1] آن است که چهار عضو حیوان بهطور کامل بریده شود و آنها عبارتند از:
1. مجراى تنفّس (نای)؛
2. مجراى خوردن و آشامیدن (مِرى)؛
3 و 4. دو شاهرگ گردن که در دو طرف مرى و نای قرار دارند.
و بنابر احتیاط واجب شکافتن آنها، یا بریدن کامل نای (مجرای تنفّس) به تنهایى کافى نیست.
شایان ذکر است، بریدن این چهار عضو زمانی واقع میشود که ذبح حیوان از قسمت پایین برآمدگی زیر گلو که مانند «مُهره» است[2] انجام گردد؛ در غیر این صورت، نای و مری قطع نمیشوند، زیرا آغاز این دو عضو، از محلّ برجستگی مذکور میباشد. بنابراین، با رعایت امر مذکور، ذبح حیوان از وسط گردن یا پایین آن مانعی ندارد.
مسأله 1252. اگر فرد بعضى از این چهار عضو را ببرد و صبر کند تا حیوان بمیرد و بعد بقیّۀ آنها را قطع کند، ذبح شرعی صورت نمیگیرد،[3] ولی در صورتى که باقیماندۀ چهار عضو را پیش از جان دادن حیوان و جدایی سر از بدن ببرد، کافی است.
مسأله 1253. اگر فرد ذبح حیوان را از قسمت بالای برآمدگی زیر گلو (جوزک) انجام دهد، ولی قبل از جان دادن حیوان متوجّه شود و چهار عضو را از قسمت پایین برآمدگی قطع نماید، ذبح شرعی محقّق میشود؛
مگر آنکه سر از بدن حیوان جدا شده باشد که در این صورت، حیوان قابل ذبح شرعی نیست و مردار محسوب میشود.
مسأله 1254. اگر مثلاً گرگ گلوى گوسفند را طورى بکَند که از چهار عضو چیزى نماند، آن گوسفند حرام میشود. همچنین است اگر از نای (مجرای تنفّس) چیزى نماند، بلکه اگر چهار عضو را طوری قطع کند که مقدارى از آنها آویزان به سر، یا متّصل به بدن باقى بماند، آن گوسفند بنابر احتیاط واجب حرام میشود.
ولى اگر غیر از چهار عضو مذکور را بکَند، در صورتى که گوسفند زنده باشد و به دستورى که گفته میشود سرِ آن را ببرند، حلال و پاک میباشد.
مسأله 1255. بعد از بریده شدن چهار عضو معیّن - که در مسألۀ «1251» ذکر شد - بنابر احتیاط واجب باید کمی صبر کنند تا روح از بدن حیوان خارج شود، سپس سر حیوان را از بدنش جدا نمایند؛
البتّه اگر سر حیوان را عمداً قبل از خارج شدن روح جدا کنند، به ذبح شرعی خللی وارد نمیشود، هرچند بنابر احتیاط واجب این کار معصیت محسوب میشود؛ ولی اگر جدا شدن سر از روى غفلت یا به جهت تیزى چاقو باشد، اشکال ندارد.
حکم مذکور بنابر احتیاط واجب در مورد شکستن گردن و نیز قطع نخاع حیوان - پیش از خارج شدن روح از بدن حیوان - جاری میشود.
مسأله 1256. ذبح شرعی لازم نیست از جلوی گردن حیوان انجام شود و ذبح از پشت گردن (قفا) نیز برای تذکیۀ حیوان کافی است، هرچند خلاف احتیاط مستحب میباشد؛
البتّه، اگر این عمل موجب شکستن گردن یا قطع نخاع حیوان شود، بنابر احتیاط لازم از جهت حکم تکلیفی جایز نیست.
مسأله 1257. اگر حیوانى سرکش شود یا مثلاً در چاه یا موضع تنگى بیفتد و خوف و ترس آن باشد که در آنجا بمیرد و نتوانند آن را به کیفیّت شرعی ذبح نمایند،[4] هرجاى بدنش را که با چاقو، سر نیزه و مانند آن زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال میشود و رو به قبله بودن حیوان لازم نیست؛
ولى باید تمام شرایط دیگر - که براى ذبح شرعی حیوانات بیان میشود - رعایت گردد.
1. مجراى تنفّس (نای)؛
2. مجراى خوردن و آشامیدن (مِرى)؛
3 و 4. دو شاهرگ گردن که در دو طرف مرى و نای قرار دارند.
و بنابر احتیاط واجب شکافتن آنها، یا بریدن کامل نای (مجرای تنفّس) به تنهایى کافى نیست.
شایان ذکر است، بریدن این چهار عضو زمانی واقع میشود که ذبح حیوان از قسمت پایین برآمدگی زیر گلو که مانند «مُهره» است[2] انجام گردد؛ در غیر این صورت، نای و مری قطع نمیشوند، زیرا آغاز این دو عضو، از محلّ برجستگی مذکور میباشد. بنابراین، با رعایت امر مذکور، ذبح حیوان از وسط گردن یا پایین آن مانعی ندارد.
مسأله 1252. اگر فرد بعضى از این چهار عضو را ببرد و صبر کند تا حیوان بمیرد و بعد بقیّۀ آنها را قطع کند، ذبح شرعی صورت نمیگیرد،[3] ولی در صورتى که باقیماندۀ چهار عضو را پیش از جان دادن حیوان و جدایی سر از بدن ببرد، کافی است.
مسأله 1253. اگر فرد ذبح حیوان را از قسمت بالای برآمدگی زیر گلو (جوزک) انجام دهد، ولی قبل از جان دادن حیوان متوجّه شود و چهار عضو را از قسمت پایین برآمدگی قطع نماید، ذبح شرعی محقّق میشود؛
مگر آنکه سر از بدن حیوان جدا شده باشد که در این صورت، حیوان قابل ذبح شرعی نیست و مردار محسوب میشود.
مسأله 1254. اگر مثلاً گرگ گلوى گوسفند را طورى بکَند که از چهار عضو چیزى نماند، آن گوسفند حرام میشود. همچنین است اگر از نای (مجرای تنفّس) چیزى نماند، بلکه اگر چهار عضو را طوری قطع کند که مقدارى از آنها آویزان به سر، یا متّصل به بدن باقى بماند، آن گوسفند بنابر احتیاط واجب حرام میشود.
ولى اگر غیر از چهار عضو مذکور را بکَند، در صورتى که گوسفند زنده باشد و به دستورى که گفته میشود سرِ آن را ببرند، حلال و پاک میباشد.
مسأله 1255. بعد از بریده شدن چهار عضو معیّن - که در مسألۀ «1251» ذکر شد - بنابر احتیاط واجب باید کمی صبر کنند تا روح از بدن حیوان خارج شود، سپس سر حیوان را از بدنش جدا نمایند؛
البتّه اگر سر حیوان را عمداً قبل از خارج شدن روح جدا کنند، به ذبح شرعی خللی وارد نمیشود، هرچند بنابر احتیاط واجب این کار معصیت محسوب میشود؛ ولی اگر جدا شدن سر از روى غفلت یا به جهت تیزى چاقو باشد، اشکال ندارد.
حکم مذکور بنابر احتیاط واجب در مورد شکستن گردن و نیز قطع نخاع حیوان - پیش از خارج شدن روح از بدن حیوان - جاری میشود.
مسأله 1256. ذبح شرعی لازم نیست از جلوی گردن حیوان انجام شود و ذبح از پشت گردن (قفا) نیز برای تذکیۀ حیوان کافی است، هرچند خلاف احتیاط مستحب میباشد؛
البتّه، اگر این عمل موجب شکستن گردن یا قطع نخاع حیوان شود، بنابر احتیاط لازم از جهت حکم تکلیفی جایز نیست.
مسأله 1257. اگر حیوانى سرکش شود یا مثلاً در چاه یا موضع تنگى بیفتد و خوف و ترس آن باشد که در آنجا بمیرد و نتوانند آن را به کیفیّت شرعی ذبح نمایند،[4] هرجاى بدنش را که با چاقو، سر نیزه و مانند آن زخم بزنند و در اثر زخم جان بدهد، حلال میشود و رو به قبله بودن حیوان لازم نیست؛
ولى باید تمام شرایط دیگر - که براى ذبح شرعی حیوانات بیان میشود - رعایت گردد.
[1]. غیر از «شتر» که باید «نحر» شود. کیفیّت نحر شتر، در مسألۀ «1275» ذکر میشود.
[2]. منظور، برآمدگی جلوی گردن یا حنجره است که از غضروف تشکیل شده و به آن «جوزک» نیز گفته میشود و در لغت عرب «جوزة» نامیده میشود.
[3]. در صورتی که «نای» (مجرای تنفّس) در موقع زنده بودن حیوان و بقیۀ مجاری بعد از موت آن بریده شده، بنابر احتیاط واجب برای تذکیه کافی نیست.
[4]. یا چنانچه حیوان مذکور «شتر» است، نتوانند آن را با کیفیّتی که در مسألۀ «1275» ذکر میشود «نَحْر» نمایند.